English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6147 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
civil aircraft U هواپیمای غیر نظامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aircraft U هواپیما
aircraft U طیاره
civil U شخصی
civil U درونی
civil U کشوری
civil U خدمات شهری
civil U شهری
civil U داخلی حقوقی
civil U حقوق
civil U غیر نظامی
civil U مدنی
civil U غیرنظامی
aircraft arrestment U مهارکردن هواپیما
aircraft battery U منبع الکتریکی برای هواپیما
aircraft defective U هواپیمای معیوب
active aircraft U هواپیمای فعال
aircraft arrestment U عملیات مهار هواپیما
aircraft arresting U دستگاه مهار هواپیما
aircraft arresting U دستگاه بازدارنده هواپیما ازحرکت
aircraft alternation U اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
clean aircraft U هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
aircraft accident U سانحه هوایی
active aircraft U هواپیمای درگیر در رزم
aircraft defective U هواپیمایی که به علت نقص فنی نتواندپرواز کند
aircraft engine U موتور هواپیما
aircraft structure U ساختمان هواپیما
aircraft system U سیستم ساختمان هواپیما
aircraft turn around U اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
aircraft vectoring U کنترل سمتی هواپیما
aircraft vectoring U کنترل مسیر سمتی هواپیما
anti aircraft U ضد هوایی
anti aircraft U پدافند هوایی
aircraft repair U تعمیر هواپیما
army aircraft U هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
assault aircraft U هواپیمای هجومی
aircraft specification U خصوصیات هواپیما
aircraft section U رسدهواپیمایی
aircraft section U قسمت هواپیمایی
aircraft guide U مسئول هدایت هواپیما درفرودگاه
aircraft handover U تعویض کنترل هواپیما
aircraft handover U تبادل کنترل هواپیما
aircraft inspection U بازرسی هواپیما
aircraft plotter U وسیله ناوبر هواپیما
aircraft plotter U وسیله ترسیم مسیر هواپیما
aircraft plumping U لوله کشی هواپیما
aircraft records U اسناد هواپیما
aircraft rigging U تنظیم نهایی هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
axial of an aircraft U محور هواپیما
ultralight aircraft U هواپیمائی با وزن کمتر از454 کیلوگرم
anti-aircraft U ضد هواپیما
program aircraft U جمع کل هواپیماهای موجودیک کشور
one aircraft was shot down U سرنگون گردید
one aircraft was shot down U یک هواپیما
notional aircraft U هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
naval aircraft U هواپیمای ناوپایه
aircraft carrier U ناو هواپیمابر
aircraft carrier U carrier : syn
shipboard aircraft U هواپیمای ناو پایه
tactical aircraft U هواپیمای جنگی
passenger aircraft U هواپیمای مسافربری
aircraft company U شرکت ساخت هواپیما [اقتصاد]
The aircraft got off the ground . U هواپیما اززمین بلند شد
light aircraft U هواپیمای سبک
aircraft carriers U ناو هواپیمابر
unmanned aircraft U هواپیمای بدون سرنشین
tailless aircraft U هواپیمای بی دم
aircraft carriers U carrier : syn
maritime aircraft U هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
escort aircraft U هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
large aircraft U هواپیمای بزرگ
landing aircraft U هواپیمای در حال فرود
marine aircraft U هواپیمایی برای عمل کردن روی سطح اب هواپیمای قابل شناور شدن روی سطح اب
lead aircraft U هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
integrated aircraft U هواپیمای یک پارچه
civil liability U مسئوولیت مدنی
civil wrong U خطای مدنی
civil injury U اضرار مدنی
code civil U قانون مدنی
civil disturbances U اغتشاشات غیرنظامی
civil disturbances U اغتشاشات داخلی
civil liability U ضمان
civil censorship U سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
civil code U قانون مدنی
civil death U محرومیت از حقوق مدنی
civil degradation U محرومیت از حقوق مدنی
civil defense U دفاع غیر نظامی
civil defense U پدافند غیر نظامی
civil defense U پدافند ازمناطق شهری
civil department U تشکیلات کشوری
civil divorce U موسسهایکهجنبهایالتیدارد
liberty civil U ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
civil low U حقوق مدنی
civil low U سیستم حقوقی رم باستان
civil partnership U شرکت مدنی
civil year U سال عرفی
civil time U ساعت محلی
civil services U خدمات دولتی
civil proceedings U اقدامات حقوقی
civil procedure U ایین دادرسی مدنی
civil procedure U اصول محاکمات حقوقی
civil time U ساعت معمولی
civil defence U موسسهآموزشدهندهمهارتهایرزمی
civil marriages U ازدواج محضری
civil marriage U ازدواج محضری
civil disobedience U نافرمانی شهروندان
civil litigation U دادرسی مدنی
civil works U امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
civil twilight U شفق و فلق غیرنظامی
civil time U زمان عرفی
civil disobedience U مقاومت منفی و مسالمت آمیز
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
civil liberty U ازادی مدنی
civil engineering U مهندسی راه و ساختمان
civil servant U مستخدم یا کارمند دولت
civil servants U مستخدم یا کارمند دولت
civil engineers U مهندس شهرسازی
civil engineer U مهندس راه وساختمان
civil rights U حقوق اجتماعی
civil servant U مستخدم دولتی
civil servant U مستخدم کشوری
civil servants U مستخدم کشوری
civil engineering U مهندسی ساختمان
civil law U حقوق مدنی
civil servants U مستخدم دولتی
civil rights U حقوق مدنی
Civil Service U خدمات اجتماعی
Civil Service U خدمات کشوری
civil wars U جنگ داخلی
civil war U جنگ داخلی
civil engineers U مهندس ساختمان
civil engineers U مهندس راه و ساختمان
civil engineer U مهندس راه و ساختمان
civil action U دعوی مدنی یا حقوقی
civil action U دعوی مدنی
civil engineer U مهندس ساختمان
civil advisor U مستشار غیرنظامی
civil advisor U مشاورامور غیرنظامی مشاور امورشهرسازی
civil affairs U امور غیرنظامیان
civil affairs U عملیات مردم یاری
civil engineers U مهندس راه وساختمان
civil injury U خسارت مدنی
civil engineer U مهندس شهرسازی
civil liberties U ازادی مدنی
high tailed aircraft U هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
control line aircraft U نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
anti-aircraft missile U گلولهموشکضدهوایی
rotary wing aircraft U هواپیما با بال گردنده
aircraft maintenance truck U کامیونتعمیرهوایی
The lights of the aircraft were blinking. U چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
variable geometry aircraft U هواپیمایی که شکل کلی ان تغییر کند
lighter than air aircraft U هواپیمای سبکتر از هوا
aircraft arresting hook U قلاب مهار هواپیما
awaiting aircraft availability U زمان تحت تعمیر بودن هواپیما
heavier than air aircraft U هواپیمای سنگین تر از هوا
fixed wing aircraft U هواپیما با بال ثابت
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aircraft log book U بایگانیها هواپیما
aircraft mission equipment U وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
aircraft modification and control U کنترل و هدایت هواپیما
aircraft role equipment U تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
anti aircraft artillery U توپخانه ضد هوایی
anti aircraft artillery U توپخانه پدافند هوایی
anti aircraft defense U پدافند ضد هوایی
attack aircraft carrier U ناو هواپیمابر تهاجمی
awaiting aircraft availability U زمان انتظار درخط تعمیر
aircraft control unit U کابین کنترل هواپیما
aircraft control unit U قسمت کنترل هواپیما
aircraft climb corridor U دالان صعود هواپیما
aircraft gun laying U رادار هواپیما
aircraft accident report U گزارش سانحه هوایی
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
aircraft arresting complex U وسایل مهار هواپیما
aircraft arresting gear U جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
aircraft arresting hook U مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
Civil Aviation Organization U سازمان هواپیمایی کشور
Deprivation of ones civil rights . U محرومیت از حقوق مدنی
civil servant [British E] U کارمند دولت
Keep a civil tongue in your head. U حرف دهنت رابفهم
civil court division U بخش دادگاه مدنی
riot and civil commotion U اعتصاب و تظاهرات
civil defence service U خدمات کشوری
civil engineering works U بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
civil military action U عملیات مردم یاری
civil military action U عملیات کمک رسانی به مردم توسط ارتش
civil military relations U روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
civil nuclear powers U کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
civil nuclear powers U کشوردارای قدرت اتمی
civil procedure code U قانون ایین دادرسی مدنی
civil damage assessment U ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
principle of civil litigation U ایین دادرسی مدنی
principle of civil litigation U اصول محاکمات مدنی
law of civil procedure U ائین دادرسی مدنی
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
entitle to civil rights U متمتع از حقوق مدنی
civil status office U دفتر سجل و احوال
aircraft arresting reset unit U وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
assistant chief of staff,g(civil affair U معاونت امور غیرنظامیان رکن پنجم اداره پنجم
Recent search history Forum search
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
0federal civil service
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com